عضويت در سایت
منوي اصلي
صفحه نخست
پست الکترونیک
آرشیو مطالب
فهرست مطالب
پروفایل مدیر
گالری سلاح شکاری
موضوعات
عکس و زیستگاه پستانداران
عکس و زیستگاه پرندگان
عکس سلاح ساچمه زنی
عکس سلاح بادی
عکس سلاح گلوله زنی
عکس سلاح خفیف
عکس لوازم کوهنوردی
عکس انواع دوربین
مهارتهای لازم برای شکار
تنظیم دقیق سلاح
شرایط گرفتن مجوز سلاح
شکارحیوانات مجاز و غیر مجاز
چه سلاحی تهیه کنیم؟
ایمنی در کوه و شکار
شکارچی خوب چه کیست؟
طرز صحیح تیراندازی
تاریخچه تیراندازی اصولی
اهمیت لوله سلاح درتیراندازی
تاکسیدرمی
فشنگ ساچمه زنی
اهمیت قنداق درتیراندازی
هماهنگ شدن سلاح با بدن
تاثیر باد در تیراندازی
موزیک

mahdi_pelikan

طراح قالب

: مهدی پلیکان


طرز صحیح تیراندازی تصویری

[+] نوشته شده توسط اوریال در برچسب:, در ساعت 23:54 | |
تکنیکهای تیراندازی به اهداف پروازی و متحرک

نگاه بادوچشم وتمرکزروی هدف،بالابردن سریع ونرم تفنگ وقرارگیری مناسب آن دربدن،حرکت نرم وهماهنگ تفنگ باهدف وپیشگیری مناسب،کشیدن نرم ماشه بدون توقف حرکت تفنگ ازاصول تیراندازی به اهداف پروازی است.

شایعترین اشتباه درهنگام تیراندازی به اهداف پروازی تمایل اشخاص به عجله هنگام شلیک است.درشلیک به اهداف پروازی زمان بسیارمهم است.این زمان نه آنقدرکم است که باعجله وبدون هدف گیری تیراندازی کنیم ونه آنقدرزیاد که بخواهیم زمان زیادی صرف هدف گیری دقیق نمائیم.

تکنیک های مختلفی جهت تیراندازی به اهداف پروازی وجود دارد.استفاده محدودازیک تکنیک ضعف است.بایادگیری وکاربرد همه تکنیک های مهم،شما می توانیدبه دوهدف دست یابید:

اول اینکه شما می فهمیدکدام تکنیک مناسبترین وبهترین روش برای شما است.دوم اینکه،باتمرین می توانید برای هریک ازشرایط بهترین تکنیک رابکارببرید.

بزرگترین تفاوت میان تکنیکهای مهم،نقطه قراردادن مگسک تفنگ نسبت به هدف است که نوع تکنیک رامشخص می کند.

تکنیکswing-Trough یالغزاندن تفنگ ازپشت هدف به جلو:

همانطوریکه که ازشکل مشخص است ابتداعقب هدف رانشانه رفته وباسرعت بیشترازسرعت ظاهری هدف تفنگ رابه جلو آن هدایت وزمانی که مگسک درحال عبورازهدف است به نرمی ماشه فشار داده می شود،به علت سرعت زیادتر تفنگ ازسرعت ظاهری هدف، تیرزمانی شلیک می شودکه پیشگیری لازم صورت گرفته است.

بزرگترین مزیت این تکنیک درشکار پرندگان تیزپروازاست.چون مسیرپروازمعمولا مشخص نیست.بااین تکنیک راحتر می توان هدف رادنبال کرد.این تکنیک موقعی که پرنده به سمت بالا پرمی کشدویاازسمت جلو به شکارچی نزدیک می شودبهترین ویا شایدتنهاروش مناسب می باشد.

اشکال این تکنیک:

اگر سرعت لوله تفنگ زیادباشد ساچمه هاازجلوهدف عبورخواهدکردواگربخواهیم پیشگیری راکم کنیم باتوقف سرلوله، ساچمه هاازعقب هدف عبورخواهدکرد.درصورتیکه حرکت تفنگ کندباشدبازساچمه هاازعقب هدف خواهدگذشت.

تکنیک Pull-Away نشانه روی لبه جلوی هدف وکشیدن به جلو:

به محض مشاهده هدف مگسک روی لبه جلویی هدف قرارگرفته وقنداق به گونه ها می رسد.وقتی تفنگ به طورکامل سوارشد،سرلوله باید درمسیر پروازهدف به جلو رفته وماشه کشیده شود.ازمزایای این تکنیک سرعت عمل وتعقیب بهتر مسیرپروازاست.برای مبتدیان بهترین روش یادگیری تیراندازی به اهدف پروازی است.

اشکال این تکنیک:

دراین تکنیک اگراجازه داده شودهدف ازلوله جلوبزندشخص مجبوراست ازتکنیک swing-Trough استفاده کند که زمان ازدست خواهدرفت واگرسریع وزیاد تفنگ راجلوببرد منجربه توقف تفنگ خواهدشد وساچمه هاازعقب ردخواهدشد.

تکنیک Maintained پیشگیری مداوم وثابت:

سرلوله روی خط پروازقرارگرفته وبه مقدارلازم بسته به مسافت وسرعت پرواز پیشگیری نموده وضمن حفظ فاصله فوق ماشه کشیده می شود.ازمزایای ای تکنیک سهولت استفاده ،سرعت عمل زیاد وکنترل بهتربدون فشارعصبی است وازتکنیک های عالی وپرکاربرد برای اهداف پروازی می باشد.استفاده ازاین تکنیک نیاز به تجربه کافی درتشخیص سریع فاصله ازهدف،سرعت ومسیرپروازدارد.این روش درشکارمرغابی وسایرپرندگان مخصوصا زمانی که به صورت افقی درحال پرواز هستند بهترین کاربرد رادارد.

اشکال این تکنیک:

قراردادن مگسک تفنگ درفاصله مناسب ازجلوهدف وتشخیص مسیرپرواز بسیارمهم است.اگراشتباهی درآن رخ دهدمنجربه توقف تفنگ شده وساچمه ها ازعقب هدف خواهدگذشت وباپیشگیری زیادجلو خواهیم زد.

تکنیک Fast-shooting تیراندازی تعجیلی:

به محض پروازپرنده تفنگ رابالا کشیده وبه نقطه ای که احساس می کنید درزمان رسیدن ساچمه ها پرنده درآنجا خواهد بود شلیک می کنید.ازمزایای این تکنیک سرعت زیادتیراندازی درزمانی است که فرصت کافی برای استفاده ازتکنیک های دیگر وجودندارد وهرشکارچی بایستی درآن مهارت لازم راکسب کند.زمانی که ازدامنه پرشیب زیرپای شکارچی، کبک باسرعت زیاد به سمت پایین ومتمایل به راست ویا چپ دورمی شودشایدتنها تکنیک لازم همین روش است.

[+] نوشته شده توسط اوریال در برچسب:, در ساعت 13:30 | |
طرز صحیح تیراندازی

 

بنام یزدان پاک،سلام و عرض ادب به همه دوستان گلم که واقعا سنگ تموم گذاشتند و نظرات سازنده وخوبی رو ارائه کردند دست همتونو میبوسم از حسن توجه شمابه این وبسایت کمال تشکر را دارم بازم ممنونم
امروز قصد دارم بعد از مدتها که گرفتار بودم و نتونستم مطلب بنویسم روش درست تیراندازی به اهداف پروازی که دوستان از من خواستند بیان کنم رو با توجه به مطالعاتم در این زمینه و جمع آوری مطالب مفید براتون تشریح کنم.قبل از هر چیز تقاضا میکنم مطالب زیر رو بادقت تمام و کامل بخونید هر چند میدونم کمی زیاده ولی مفیده :هر تیرانداز یا شکارچی ، پس از خریدن یک تفنگ ساچمه زنی جدید برای آگاه شدن از الگوی پخش باید آن را بیازماید. در این آزمایش ، تیرانداز باید چند تیر را به سبک و روش معمول درتیر اندازی هوازنی ( بدون نشانه گیری و نشانه روی دقیق ) به مرکز یک صفحه بزرگ کاغذ ، تیر اندازی کند.در این آزمایش ممکن است تیرانداز متوجه شود که مرکز الگوی پخش تفنگ ، بر مرکز صفحه کاغذ منطبق است و یا اینکه دریابد که مرکز الگوی پخش ، نسبت به مرکز هدف بالاتر یا پایین تر قرار دارد.چنانچه مرکز الگوی پخش بر مرکز هدف منطبق باشد ، تفنگ یقینا با ویژگی های جسمی تیرانداز متناسب است و تیرانداز نیز اصول صحیح  تیر اندازی هوازنی را رعایت کرده است. لیکن اگر این دو مرکز بر هم منطبق نباشند یا تیرانداز روش صحیح نشانه روی هوازنی را بکار نبرده و یا قنداق تفنگ با ویژگی های جسمی اش متناسب نیست. باید بدانیم که روش صحیح  تیر اندازی هوازنی اینست که تیرانداز باید بر خلاف روش تیر اندازی با تفنگ گلوله زنی ، هر دو چشم خود را باز نگهدارد و با هر دو چشم ، درست از بالای لوله یا لوله های تفنگ به هدف نگاه کند و بدین ترتیب تفنگ را به سمت هدف روانه کند. لیکن چون هدف هوازنی متحرک است ، تیرانداز باید با چشمان خود هدف را بپاید و حرکاتش را دنبال کند و در عین حال لوله تفنگ را در امتداد دید خود نگهدارد. برای اینکه لوله تفنگ از محور دید خارج نشود ، تیرانداز باید برای تعقیب هدف تمام نیم تنه بالایی خود را متناسب با جابجایی محور دیدش حرکت دهد تا تفنگ کماکان در امتداد محور دید وی باقی بماند و از سمت هدف منحرف نشود. اگر نیم تنه بالایی تیرانداز ثابت بماند و فقط دست های تیرانداز ، تفنگ را جابجا کنند ، تفنگ از هم محوری دید تیرانداز خارج گشته و تیرش به خطا خواهد رفت. نکته بسیار مهم این است که نیم تنه بالایی تیرانداز باید قابل انعطاف باشد و حرکات هدف باید با حرکت نیم تنه بالایی تعقیب شود نه با حرکت دست ها. چنانچه در شکل نشان داده شده است ، اگر چشم تیرانداز از محور لوله ( لوله ها ) قرار گیرد ، ساچمه ها به بالاتر از هدف اصابت خواهند کرد و اگر پایین تر از آن قرار گیرد ، ساچمه ها به زیر هدف اصابت خواهند کرد.به طور کلی نشانه روی با تفنگ ساچمه زنی عبارت است از تعقیب هدف با هر دو چشم و وارونه کردن لوله تفنگ به سمت آن به وسیله حرکت یکپارچه دست ها و شانه ها. هنگامی که گونه تیر اندازی روی شانه تفنگ و چشمش درست در امتداد لوله ( لوله ها ) قرار گرفته و محور دیدش با محور لوله ( لوله ها ) منطبق گردد ، تفنگ با نیم تنه بالایی تیرانداز یکپارچه می شود.اگر تیرانداز تنها با حرکات دست ها و چرخش چشمان خود حرکات پرنده را تعقیب کند ، چشمهایش از روی محور لوله ( لوله ها ) خارج شده و یکپارچگی بدن و تفنگ از دست می رود و پیامد آن خطای تیر است. پس تیرانداز باید در حالی که حرکات پرنده را با چشمان خود تعقیب می کند ، تمام نیمه تنه بالایی را هم آهنگ با آن حرکت دهد تا محور دیدش در امتداد محور لوله ( لوله ها ) باقی بماند. شکارچیان تازه کار ، ولو اینکه تیرانداز خوبی باشند ، در اثر هیجانی که بر اثر پر زدن ناگهانی پرنده به آنها دست می دهد ، دستپاچه می شوند ، همه فنون و رموز کار را فراموش می کنند و اغلب قبل از اینکه تفنگ را کاملا بالا بیاورند ، به پرنده تیر اندازی می کنند و تیرشان به خطا می رود. گرچه شکارچی فقط در اثر ممارست در شکار ، به مهارت در هوازنی پرندگان دست می یابد ، لیکن درست نیست که شکارچیان درتیر اندازی هوازنی تمرین نکند. بر عکس باید تا آنجا که ممکن است تیر اندازی به هدف های پرنده بی جان را تمرین کند. بهترین و فنی ترین نوع اینگونه تمرین ها ، طی دوره های آموزشی و تمرین در میادین تیر کبوتر گلی ( تراپ و اسکیت ) است. چنانچه این امکانات در دسترس نباشد ، از وسایل ساده تر می توان بهره جست. مثلا شکارچی می تواند در فصول بهار و ایامی که شکار پرنده مجاز نیست ، از دوستش بخواهد که در پشت سرش بایستد و قوطی کنسرو و یا نوشابه فلزی را از روی شانه راست یا چپ وی به جلو پرتاب کند و شکارچی باتیر اندازی به این اشیا پرنده ، تیر اندازی هوازنی را تمرین کند. در این تمرین ، ابتدا باید سعی کند شیء پرتاب شده را در حال اوج گیری بزند و پس از اینکه در این کار به حد کافی ورزیده شد ، سعی کند آن را در مسیر سقوطش بزند. در مراحل بعد باید از دوستش بخواهد تا از فاصله سی متری جلوتر از محل استقرار اش ، از سمت راست یا چپ ، عمود بر محور تیر اندازی پرتاپ کند.در تیر اندازی به هدف های پرنده ای که در مسیر عمود بر محور تیر اندازی حرکت می کنند ، مسئله پیشگیری اهمیت می یابد. اینکه چقدر باید پیشگیری کرد ، مسئله ای بسیار پیچیده است. البته می توان سرعت پرواز پرندگان مختلف را از مدارکی که دراین زمینه منتشر شده ، به دست آورد. لیکن تخمین سرعت پرنده هدف و اینکه از حداکثر سرعت پروازش سود جسته یا با سرعتی کمتر در پرواز است ، در زمانی بسیار کوتاه ، امری است تقریبا محال و اگر شکارچی بخواهد خود را با چنین محاسباتی در گیر کند ، فرصت تیر اندازی به هدف را از دست خواهد داد.پیشگیری عبارت است از فاصله ای که تیرانداز به نقطه ای واقع در جلو هدف  تیر اندازی می کند تا در لحظه ای که ساچمه ها مسافت تیرانداز تا مسیر حرکت هدف را طی کرده اند ، هدف نیز به آن نقطه برسد. یا به عبارت دیگر ، الگوی پخش ساچمه و مسیر پرواز هدف در یک لحظه با یکدیگر تلاقی کنند.
در موردتیر اندازی به هدف هایی که از پیش پای تیرانداز پر کشیده ، مستقیما یا تقریبا به خط مستقیم از او دور می شوند. یا هدف هایی که از روبرو به سمت تیرانداز پرواز می کنند ، نیاز چندانی به پیشگیری نیست. کافی است که تیرانداز با در نظر گرفتن مسیر پرواز هدف ، چنانچه لازم باشد کمی به پایین یا بالاتر از پرنده تیر اندازی کند.
پیشگیری لازم برای تیر اندازی به هدفی که در مسیر عمود بر محورتیر اندازی حرکت می کند ، چگونه باید صورت پذیرد؟
ساده ترین ، موثر ترین و عملی ترین راه کار این است که تیرانداز پس از بالا آوردن تفنگ ، یکپارچه کردن آن با نیم تنه بالایی و هم محور کردن دید چشمانش با لوله ( لوله ها ) مسیر پرنده را از هدف جلوتر ببرد و بدون متوقف کردن حرکت تفنگ ، ماشه را بچکاند.
این حرکات و اعمال باید دقیقا هم آهنگ با یکدیگر صورت پذیرند. مسئله ادامه حرکت تفنگ به هنگام کشیدن ماشه از سایر نکات مهم تر است. اغلب مشاهده می شود که فردی به زعم خود ، همه اصول را در تیر اندازیبه هدفی متحرک ، رعایت می کند لیکن باز هم بیشتر تیرهایش به خطا رفته و پیشرفت محسوسی ندارد. به احتمال قوی دلیل این عدم پیشرفت متوقف کردن حرکت تفنگ در لحظه کشیدن ماشه و یا خارج شدن دید تیرانداز از محور لوله ( لوله ها ) است.
در مورد پیشگیری آخرین توصیه این است که :
میزان پیشگیری لازم را تخمین بزنید ، آنرا دو برابر کنید ، حرکت تفنگ را متوقف نکنید و ماشه را بکشید و باز هم حرکت تفنگ را ادامه دهید.
اجازه بدهید موضوع را بیشتر و دقیق تر مورد بررسی قرار دهیم. چنانچه شکارچی همیشه بتواند به نقطه تیر اندازیکند که در لحظه رسیدن ساچمه ها به آن نقطه پرنده نیز در همان نقطه باشد ، دلیلی برای خطا رفتن تیرش وجود نخواهد داشت. پس چنانچه بخواهید بهترین تیرانداز هوازنی جهان بشوید ، این است همه آن چیزی که باید انجام دهید. افسوس که این کار آسانی نیست. چارلز اسکینز ( از استادان ماهر فن هوازنی ) در یکی از نوشته های خود این مطلب را چنین تشریح کرده است : « اگر پرنده ها همیشه در یک سمت معین و به خطی مستقیم همانند حرکت یک پیکان ، پرواز می کردند و شکارچی می توانست زاویه پرواز و سرعت پرنده را با دقت کامل اندازه گیری کند و در عین حال خود نیز در حرکاتش از دقتی ماشینی برخوردار بود ، من دلیلی برای عدم موفقیت دائمی او نمی یافتم ».
همه گیر کار در همین اگر هاست. نه پرنده چنان می پرد و نه شکارچی چنین است. متغیر ها همیشه در تغییراند و حل معادله را که در تئوری بسیار آسان به نظر می رسد ، در عمل بسیار مشکل می سازند و این همان چیزی است که تکنیک هوازنی را به صورت یک هنر کلاسیک در می آورد که هیچگاه برای شکارچیان تازه کار و شکارچیان قدیمی و حرفه ای کسل کننده نمی شود و هیچکس هیچگاه نمی تواند در این فن ، به مهارت مطلق دست یابد.
چنانچه متغیرهای مهمی چون سرعت ، عدم یکنواختی مسیر و جهت پرواز هدف و توانایی شکارچی در انجام حرکات معین با دقت و نظمی خاص را ندیده بگیریم ، باز هم دو معضل مهم باقی می ماند که عبارتند از عدم امکان ماشینی کردن جسم انسان و ضعف و ناتوانی بارز او در ایجاد یک کار تیمی دقیق بین مغز ، اعصاب و عضلاتش.
بنابراین صرف نظر از اینکه شکارچیان تا چه حدی این تئوری ها را بررسی کرده و فراگرفته باشد ، مادام که این تئوری ها را در صحرا و بیابان عملا تمرین نکرده باشد محال است به مهارت بالایی دست یابد.
شکارچی بایستی این فنون نظری را به صورت عادی تمرینی درآورد. تا آنجا که حرکاتش به شکل اعمال نیمه غریزی در آید. پس آنگاه می توان از او انتظار داشت بتواند بلدرچینی را که ناگهان از زیر پایش پر کشیده یا اردک سرسبزی را که با سرعت 21 متر در ثانیه ، عمود بر محور تیرش در پرواز است ، بزند.
برای زدن یک هدف پرنده ، نباید تفنگ را به نقطه ای در مسیر پرواز هدف روانه کنید و منتظر رسیدن هدف به آن نقطه شوید ، بلکه باید به محض مشاهده برخاستن هدف از زمین ، پای محور را به جلو بگذارید ، قنداق تفنگ را به شانه ببرید ، گونه را روی شانه قنداق تفنگ قرار دهید ، بدن و تفنگ را یکپارچه کنید ، با هر دو چشم باز درست از روی لوله ( لوله ها ) ، تفنگ را به نقطه ای که در وهله اول هدف را دیده اید روانه سازید و سپس بیش از سرعت هدف ، مسیر حرکت آن را دنبال کنید ، به هدف برسید ، از آن جلو بزنید و بدون متوقف یا کند کردن حرکت تفنگ ، ماشه را سریعا بکشید و تا سقوط پرنده ، حرکت تفنگ را ادامه دهید.
تاکنون چند بار توصیه کرده ام که پس از کشیدن ماشه نیز حرکت تفنگ را ادامه دهید. علت این توصیه این است که چنانچه به این کار عادت کنید ، در لحظه کشیدن ماشه ، حرکت تفنگ را متوقف نخواهید کرد و درنتیجه صرفنظر از کند یا سریع بودن عکس العمل عصبی تان ، شما به نقطه ای در جلو تر از هدف تیر اندازی خواهید کرد و این سبب خواهد شد تا چنانچه پیشگیری شما درست باشد ، ساچمه ها و پرنده در یک لحظه به نقطه ای معین برسند و در واقع الگوی پخش ساچمه ها و مسیر پرنده در یک لحظه با یکدیگر تلاقی کنند. اگر حرکت تفنگ را در لحظه کشیدن ماشه متوقف کنید ، بسته به کندی یا سرعت واکنش عصبی تان از 0.01 تا 0.04 ثانیه از حرکت هدف عقب می مانید. بنابراین چنانچه هدف اردکی باشد که با سرعت 29 متر در ثانیه در حرکت باشد و سرعت واکنش عصبی شما 0.02باشد ، در موقع کشیدن ماشه به جای تیر اندازی به هدف ، حدود 6 سانتیمتر به عقب آن تیر اندازی خواهید کرد و تردیدی نیست که تیر شما به احتمال قوی یا خطا خواهد رفت و یا پرنده را زخمی خواهید کرد.برای اینکه بتوانید تخمین بزنید که چقدر باید به جلوی هدف تیر اندازی کنید یا به عبارت دیگر چقدر باید پیشگیری کنید ، لازم است بدانید که سرعت پرواز ساچمه تفنگ ساچمه زنی در حدود 420 متر در ثانیه است و در عین حال سرعت پرواز اردک جره 29 متر در ثانیه ، سرعت پرواز غاز 25 متر در ثانیه ، سرعت پرواز اردک سر سبز و بلدرچین 21 متر در ثانیه و سرعت پرواز باقرقره و کبک حدود 15 متر در ثانیه است.پس اگر شکارچی حرکت دست و تفنگ را در حین کشیدن ماشه متوقف سازد و بدین ترتیب تاثیر تاخیر واکنش عصبی خود را متوقف سازد و یا به حداقل برساند ، برای تخمین میزان پیشگیری لازم ، کافی است در هر مورد مسافت خود تا هدف را تخمین بزند ، سرعت پرواز ساچمه را بر سرعت پرواز هدف را بدست آورد ، مسافت خود تا هدف را به این نسبت تقسیم کند تا به پیشگیری لازم دست یابد.برای موفقیت در هوازنی باید ویژگی های پرنده مورد نظر را بدانید ، سرعت پرواز پرنده را تحت شرایط مختلف مانند وضع معمولی ، به هنگام ترس ، با باد موافق ، با باد مخالف ، زاویه پرواز نسبت به محور تیر و غیره را در نظر بگیرید. اما در عمل در تیر اندازی هوازنی در بسیاری از موارد ، فرصتی برای این محاسبات و ملاحظات وجود ندارد. بنابراین یکبار دیگر شیوه صحیح  تیر اندازی به هدف پرنده را بدین شرح خلاصه می کنم :
پای محور را به جلو بگذارید ، وزن بدن را به روی این پا منتقل کنید ، تفنگ را به شانه بیاورید ، گونه را بر شانه قنداق قرار دهید ، با هر دو چشم باز تفنگ را به نقطه ای که در وهله نخست پرنده را دیده اید روانه کنید ، مسیر پرواز هدف را با تفنگ تعقیب کنید ، از پرنده جلو بزنید ، بدون متوقف یا کند کردن حرکت تفنگ ، ماشه را سریعا بکشد ، به حرکت تفنگ تا هنگام سقوط هدف ادامه دهید. اگر به انجام این عمل عادت کنید و به حد کافی آن را تمرین کنید ، در شکار ناموفق نخواهید بود و درصدی از تیرهای شما به هدف اصابت خواهد کرد که به موازات تمرین و کسب تجربه بیشتر ، این درصد ، به تدریج بالاتر می رود.در اینجا لازم است نظر شما را به این نکته جلب کنم که تکنیکی که در بالا تشریح شد ، بیشتر در شیوه متداول در شکار پرندگانی چون کبک ، بلدرچین ، تیهو ، قرقاول ، دراج و نیز تیر اندازی تمرینی در رشته اسکیت کاربرد دارد. در مورد شکار پرندگان آبزی و سایر پرندگانی که تیر اندازی به آنها از داخل کومه و از کمینگاه صورت می پذیرد ، چون شکارچی از مسافتی نسبتا دور پرنده را می بیند و سرعت پرواز ، مسیر و جهت حرکتش را می تواند تخمین بزند ، فرمول پیشگیری بیان شده در سطور قبل ، عملا قابل اجرا است.
تکنیکی که در این شیوه هوازنی پیشنهاد می شود این است که شکارچی باید به محض مشاهده پرنده از مسافت دور ، تفنگ را به شانه بیاورد ، با تخمین میزان پیشگیری لازم ، خط نشانه را به همان اندازه در جلو پرنده هدف قرار دهد ، سرعت حرکت تفنگ را با سرعت پرواز پرنده هم آهنگ کرده و میزان پیشگیری را ثابت نگهدارد. پس از اینکه پرنده به تیر رس رسید ، بدون کند یا متوقف کردن حرکت ، ماشه را سریعا بکشد و به حرکت تفنگ تا سقوط پرنده ادامه دهد. در این تکنیک بهتر این است که شکارچی ، شک و تردید را کنار بگذارد ، فرصت را از دست ندهد تفنگ را چنانچه در بالا گفته شد به سمت پرنده روانه کند و به موقع از توی کومه بلند شود و خود را به شکار نشان دهد. طبیعی است که پرنده به محض دیدن شکارچی به یک مانور پروازی می پردازد پس شکارچی باید کاملا آماده باشد تا حرکت تفنگش را با این مانور هم آهنگ سازد. هیچکس نمی تواند حدس بزند که پرنده چه مانوری می دهد و شکارچی چه باید بکند. قدر مسلم این است که شکارچی باید خودش را به « موقع » در معرض دید پرنده قرار دهد و برای واکنش سریع در برابر مانور غیر قابل پیش بینی پرنده ، آمادگی روحی و جسمی داشته باشد ، تا احتمالا موفق شود. مهمترین عامل در اینجا به موقع برخاستن است. نه لحظه ای زودتر و نه آنی دیرتر. اما این که « به موقع » چه موقعی است؟ پاسخی ندارد. شکارچی خود باید در عمل و تجربه به این « به موقع » دست یابد. آنقدر تمرین کند تا در چند درصد از مواقع « به موقع » خود را ظاهر کند. « به موقع » صحیح ، موقعی است که شکارچی موفق به زدن هدف می شود. بازم میگویم که تیر اندازی خوب ودقیق ثمرهء تمرین و ممارست و رعایت اصول است.تمرین فراموش نشود موفق باشید
[+] نوشته شده توسط اوریال در برچسب:, در ساعت 9:42 | |
عکس سایت
گالری حیوانات
سخنی با کاربران
مدیریت سایت
مهدی پلیکان


welcome to!www.oryal.tk